بدون عشق همه نعش کشن
نمی دونم اجازه دارم یا نه ولی به هر حال من می خوام یه سنت شکنی کنم و راجع به یک فیلم ایرانی کمتر دیده شده بنویسم. فیلمی که دوستش دارم و مجبورم کرد که حتماً برای پیشنهاد دادنش بنویسم.
از کنار هم می گذریم
نویسنده و کارگردان: ایرج کریمی
مدیر فیلمبرداری: کاظم شهبازی
موسیقی متن: پیمان یزدانیان
بازیگران: فریبا کامران، مهران رجبی، شاهرخ فروتنیان، نازنین فراهانی
سال ساخت: ۱۳۷۹
با امروز سه روز از دیدن فیلم می گذرد. در تمام این مدت هر وقت که سوار ماشین یا پیاده از کنار یک ماشین دیگر یا یک عابر می گذرم با خودم فکر می کنم: «الان از کنار چه کسی گذشتم؟ حالش چطور بود؟ به چه چیز فکر می کرد؟ و از همه مهمتر اینکه کی و کجا قصه ی ما می تونه با هم یکی بشه؟ توی ماشین بغلی اون خانمه چرا پکره؟ شاید شوهرش بهش خیانت کرده یا اصلاً شوهرش مرده؟! نکنه بچه ش مریضه؟ کمکی از دست من بر می آد؟ اون پسره چطور؟ شاید با عشقش به هم زده؟ اون رانندهه چه حالی می کنه. از کارش راضیه؟ خسته نمی شه باید یه بند چشش به جاده باشه؟» وقتی این همه سوال جالب بی جواب به ذهنم می آید با خودم می گویم: این همه آدم، این همه جاده، این همه قصه که می توانند بخشی از قصه زندگی من باشند بی آنکه بدانند و یا من نقشی در نمایش آنها بازی کنم، بی آنکه بدانم. چقدر زیبا و گیج کننده. این جوری همه برای هم مهم خواهیم بود و این همان نکته ایست که 'از کنار هم می گذریم' به دنبال بیان آن است.
فیلم تصویریست از یک مقطع مشترک از زمان و مکان که می توانست هر وقت دیگری و یا هر جای دیگری باشد. داستان یک سری آدم بی ربط که هر کدام سر در کار خویش، در جاده ای، بخشی هر چند کوتاه از زندگی را با هم همداستان می شوند. پدری با پسر بیمارش که دکترهای تهران هم جوابش کرده اند به شهر خود برمیگردد. زنی برای یافتن چرای خیانت همسرش با معشوق او به سفر می رود. مردی که از زنش جدا شده و پسرهایش را به شمال می برد و راننده ای که در بچگی از امام رضا خواسته که راننده نعش کش شود. او حالا یک راننده نعش کش است و از زندگی لذت می برد.
تابلویی از موقعیت های متضاد و گیج کننده و به نظر من زیبا که در هر نمای بازی از زندگی قابل ترسیمند. از کنار هم می گذریم قصه تقابل ماست با تضاد عمیق زندگی، چیزی شبیه به این شاید
کلاغی در ذهن من است
از کنار هم می گذریم
نویسنده و کارگردان: ایرج کریمی
مدیر فیلمبرداری: کاظم شهبازی
موسیقی متن: پیمان یزدانیان
بازیگران: فریبا کامران، مهران رجبی، شاهرخ فروتنیان، نازنین فراهانی
سال ساخت: ۱۳۷۹
با امروز سه روز از دیدن فیلم می گذرد. در تمام این مدت هر وقت که سوار ماشین یا پیاده از کنار یک ماشین دیگر یا یک عابر می گذرم با خودم فکر می کنم: «الان از کنار چه کسی گذشتم؟ حالش چطور بود؟ به چه چیز فکر می کرد؟ و از همه مهمتر اینکه کی و کجا قصه ی ما می تونه با هم یکی بشه؟ توی ماشین بغلی اون خانمه چرا پکره؟ شاید شوهرش بهش خیانت کرده یا اصلاً شوهرش مرده؟! نکنه بچه ش مریضه؟ کمکی از دست من بر می آد؟ اون پسره چطور؟ شاید با عشقش به هم زده؟ اون رانندهه چه حالی می کنه. از کارش راضیه؟ خسته نمی شه باید یه بند چشش به جاده باشه؟» وقتی این همه سوال جالب بی جواب به ذهنم می آید با خودم می گویم: این همه آدم، این همه جاده، این همه قصه که می توانند بخشی از قصه زندگی من باشند بی آنکه بدانند و یا من نقشی در نمایش آنها بازی کنم، بی آنکه بدانم. چقدر زیبا و گیج کننده. این جوری همه برای هم مهم خواهیم بود و این همان نکته ایست که 'از کنار هم می گذریم' به دنبال بیان آن است.
فیلم تصویریست از یک مقطع مشترک از زمان و مکان که می توانست هر وقت دیگری و یا هر جای دیگری باشد. داستان یک سری آدم بی ربط که هر کدام سر در کار خویش، در جاده ای، بخشی هر چند کوتاه از زندگی را با هم همداستان می شوند. پدری با پسر بیمارش که دکترهای تهران هم جوابش کرده اند به شهر خود برمیگردد. زنی برای یافتن چرای خیانت همسرش با معشوق او به سفر می رود. مردی که از زنش جدا شده و پسرهایش را به شمال می برد و راننده ای که در بچگی از امام رضا خواسته که راننده نعش کش شود. او حالا یک راننده نعش کش است و از زندگی لذت می برد.
تابلویی از موقعیت های متضاد و گیج کننده و به نظر من زیبا که در هر نمای بازی از زندگی قابل ترسیمند. از کنار هم می گذریم قصه تقابل ماست با تضاد عمیق زندگی، چیزی شبیه به این شاید
پاره سنگی در دستم
از خودم می ترسم
5 Comments:
film " run lola, run" ro didi? hamchin theme i dareh...
toonestam dar moredesh minevisam
are oon film ro didam va khosham oomad. are, theme do ta film shabihan khosoosan az nazare tasvir taasire nakhodagah adama dar zendegi digaran, vali be nazaram (ta oonja ke yadam miyad choon kheyli vaght pish film ro didam) "run lola run" bishtar roye ahammiyat entekhab avalliye o chaos theory o ina taakid dasht.
montazere neveshtat hastam, oon moghe bistar gap mizanim.
اگه اینجا بودی ازت میگرفتم ببینمش. ولی حیف که نیستی!
maryam jan age film ro mikhay moji film ro dare, azash begir
selam
matne gahamangizzi neveshty boooa
garche ghablan khoonde boodamesh vali bazam jaleb bood
maryam ,man filmerooo barat miaram
Post a Comment
<< Home